این وبلاگ هر روز با مطالب خواندنی آپدیت می شود -

بیایید سوم شهریور را بخاطر ایستادگی و شهادت سه سرباز سرافراز ایرانی ، در مقابل قوای تا بن دندان مسلح روس در سوم شهریور 1320 "روز جلفا " نام گذاری نماییم

۱۳۸۹ آذر ۲۹, دوشنبه

چله گجه سی - شب چله یا شب یلدا

خدایا  ، ای بخشنده مهربان ، ما خطاکاریم و تو ارحم الراحمین ، چله بی برف و باران لطف صفایی در شهرستان ما ندارد ، عاجزانه از درگاهت میخواهیم که شب چله مارا با برف و باران همراه بفرمایی آمین یا رب العالمین 
چله گجه سی ( شب یلدا )
شب چله در هادیشهر ( علمدار گرگر ) آداب و رسوم مخصوص به خودش را دارد ولی بودن چله قارپوزی ( هندوانه شب چله ) بعنوان یک خوردنی سمبلیک در شب چله مانند همه جای ایران عزیز ، یکی از ضروریات میباشد . سابق بر این ، یعنی زمانی که ما هنوز کودک بودیم شب چله حال و هوای دیگری داشت که با چله های امروزی بنظر من فقط وجه اشتراکشان هندوانه شب چله است و گرنه مراسم امروزی شب چله ، لطف و صفای آن روزگاران را ندارد . رسم بر این بود که در شب چله برای نو عروسان که دوران نامزدی خود را میگذراندند وهنوز در خانه پدر ی بودند عصر چله در یک سینی بزرگ مسی ( مجمعین یا مژمیئین ) که در آن یک عدد هندوانه در وسط و انواع خوشکبار محلی در اطراف هندوانه و لباسی نو که ( یک دست لباس و یک چادر و..) در کنار خوردنی ها گذاشته و چارقد گلدار بزرگ زیبایی هم روی آن می انداختند البته بعضی ها یک چارقد از زیر وسایل هم اضافه میکردند تا هدیه زیباتر جلوه کند . و آنرا با تشریفات خاصی به خانه عروس میبردند . حمل کننده این سینی هم هدیه ای از مادر یا پدر عروس خانم دریافت میکرد . منتها اگر دختر به خانه بخت رفته باشد این کار بر عکس از طرف خانواده دختر  البته بصورت مختصرتر صورت می گرفت و برای دخترشان بعنوان ( چله پائی ) ، فرستاده می شد . که امروزه این کار در بعضی موارد با ریخت و پاش های اضافی صورت میگیرد .
یکی دیگر از آداب و رسوم زیبای مردم ما در شب چله جمع شدن در خانه فامیلی است که عزیزی را از دست داده باشد و بجای آوردن  مراسم چله را در آن خانه تا آنان نیز احساس دلتنگی نکنند .   .
در شب چله معمولاً مادر بزرگها و پدر بزرگها از خاطرات شیرین این شب در زمانهای گذشته تعریف میکردند و این آداب و رسوم  با نقل سینه به سینه به نسلهای آینده میرسید ولی امروزه کارها راحت شده است و نسلهای آینده ما هر وقت اراده بکنند آنرا از اینترنت بدست خواهند آورد و شاید این کارها باعث شده است که آن مهر ومحبت ها از بین خانواده ها رخت بربندد و یواش یواش ماهم چون ماشینها و کامپیوتر هایمان اشیاء بیجانی باشیم . ...
در چله کجه سی آن زمانهای دور که خبری از رادیو و تلوزیون تلفن و اینترنت نبود معمولاً مردها در قهوه خانه روستا جمع می شدند و به داستانهای آ شیق که از کؤور اُؤغلو و حسین کُرد و ملک جمشید و......همراه با آهنگ ساز میخواند گوش میدادند و اگر هم عاشیق در روستا نبود یک نفر که خواندن و نوشتن میدانست از روی کتاب میخواند و خانمها نیز در هر محله در یک خانه جمع میشدند و با انواع کارهای محلی (کار های خنده دار تیاتر مانند و یا نقل خاطرات  شیرین گذشته و رقص و آواز ) شب را به نیمه میرساندند .
قیش گئجه سی ، طوله لرین اتاقی /
 شب زمستان ، اتاق بزرگ و طویل
کتلیلرین ، اوتراغی ، یاتاغی ،/
جایی که هم اتاق نشیمن و هم اتاق خواب روستاییان است ،
بخاریدا یانار اوتون یاناغی ،/
 در بخاری چوب خشک می سوزد .
شب چره سی ، گردکانی ، ایده سی ،/
شب چره و گردکان و سنجد آن شب
کنده باسار گولوب ، دانشماق سسی ،/
همه جای روستا پر از سرو صدای صحبت روستاییان میشود .
شب چله و روزها و شب های خوب و خوشی در پیش داشته باشید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر