این وبلاگ هر روز با مطالب خواندنی آپدیت می شود -

بیایید سوم شهریور را بخاطر ایستادگی و شهادت سه سرباز سرافراز ایرانی ، در مقابل قوای تا بن دندان مسلح روس در سوم شهریور 1320 "روز جلفا " نام گذاری نماییم

۱۳۸۹ آذر ۲۷, شنبه

سابقه‌ تاريخي‌ گرگر

گرگر يكي‌ از ملل‌ قديمه‌ قفقاز است‌، كه‌ بواسطه‌ جرئت‌ و جلادتشان‌ معروف‌ شده‌ و سه‌  هزار سال‌ قبل‌از  اين‌ صاحب‌ سلطنت‌ و استقلال‌ بوده‌ و با سلاطين‌ آشور و همسايگان‌ ديگر زد و خوردها داشته‌اند.
بنابه‌ نگارش‌ استرابون‌ و موسي‌ خورن‌ اين‌ طايفه‌ با آمازون‌ها معاشر بوده‌، و از سواحل‌ درياي‌ سياه‌، وحوالي‌ شبه‌ جزيره‌ كريمه‌ كوچ‌ كرده‌ و در طرف‌ جنوب‌ بلوكات‌ باكوبه‌ در دامنه‌ كوه‌ بش‌ بامارق‌، في‌مابين‌دو رودخانه‌ ارس‌ و كر، جاگرفته‌و سلطنتي‌ تشكيل‌ داده‌اند.
در تاريخ‌ 836 قبل‌ از ميلاد سالمانازاريسم‌ با لشگر فراوان‌ فتح‌ كنان‌ تا كشور گرگر آمده‌ و پس‌ ازتسخير و تصرف‌ آن‌ جا را پايتخت‌ ايالات‌ خود قرارداده‌ است‌. در سال‌ 716 قبل‌ از ميلاد سارگن‌ فاتح‌مشهور بارديگر به‌ جنگ‌ گرگريان‌ رفته‌ و پس‌ از هفت‌ مرتبه‌ سوق‌الجيش‌ و جنگهاي‌ متواتر با اوراتورمان‌ وگرفتن‌ 22 قلعه‌ از )اولوزوتو( و پس‌ از حملات‌ و هجوم‌ بسيار به‌ قلاع‌ و استحكامات‌ گرگريان‌ و قتل‌ وغارت‌ زياد و تخريب‌ مداين‌ به‌ تصرف‌ آن‌ كشور موفق‌ گرديده‌ و آنجا را كاراساركن‌ نام‌ نهاده‌ است‌. فاتح‌شرح‌ و تفصيل‌ اين‌ استيلا و فتوحات‌ ديگر خود را در منقوشات‌ حزساباد دورساريوكين‌ كه‌ يكي‌ ازمؤسسات‌ خود او بوده‌ است‌ به‌ يادگار گذاشته‌از جمله‌ اين‌ طايفه‌ به‌ مرور زمان‌ تا حوالي‌ رودخانه‌ ارس‌پيشرفته‌ و در هر دو سمت‌ يمين‌ و يسار آن‌ رودخانه‌ ساكن‌ گشته‌ قراي‌ و قصباتي‌ براي‌ خودشان‌ ساخته‌ و بااغوانيان‌ و يا شروانيان‌ مخلوط گرديده‌ و بزرگترين‌ قبايل‌ آنان‌ را تشكيل‌ داده‌اند. و در اهميت‌ اين‌ قوم ‌همين‌ قدر كافي‌ است‌ كه‌ به‌ امر انوشيروان‌ در نزديكي‌ بيلقان‌ شهري‌ به‌ اسم‌ آنان‌ نهاده‌ شده‌ و الحال‌ ورودي‌در آن‌ سامان‌ بنام‌ گرگر جاري‌ و بلوكي‌ در اين‌ جانب‌ ارس‌ بعنوان‌ گرگر هنوز آباد بوده‌ و معروف‌ مي‌باشند.و برحسب‌ نگارش‌ ياقوت‌ حموي‌ و مسعودي‌ فرمان‌ فرمايان‌ بلاد وسيعي‌ واقعه‌ در مابين‌ ارمنستان‌ و باب‌الابواب‌ (لان‌) را  گرگرتداج‌  و  يا  گرگرنداج‌ مي‌گفته‌اند.
بيشتر ساكنان‌ شروان‌ از طوايف‌ گرگر بوده‌اند لذا در قرن‌ پنجم‌ هنوز سلاطين‌ اران‌ شهر ياران‌ گرگر لقب‌ داده‌ و بدين‌ نام‌ نوشته‌ و مي‌خوانده‌اند.
راجع‌ به‌ شهرت‌ آبادي‌ گرگر مقاله‌ حاج‌ مهدي‌ قلي‌خان‌ مخبر السلطنه‌ در موقع‌ نصب‌ لوح‌ عدل‌ مظفربه‌ سردر مجلس‌ شوراي‌ ملي‌ وقت‌ مي‌تواند سند باشد در آخر مقاله‌ را با دو بيت‌ ذيل‌ خاتمه‌ مي‌دهد.
از حد سرخس‌ تا به‌ اهواز       وز خاك‌ بلوچ‌ تا به‌ گرگر
گرگ‌ از گله‌ خود طمع‌ ببريد    فربه‌ نكند ستم‌ به‌ لاغر
راجع‌ به‌ گرگريان‌ بد نيست‌ به‌ مطالبي‌ كه‌ در فرهنگ‌ دهخدا آمده‌ است‌
اشاره‌ نمود" گرگريان‌ به‌ فتح‌هردو كاف‌ ولايتي‌ بود در آران (آذربايجان‌) نزديك‌ بيلقان‌ طايقه‌اي‌ از حكام‌ و سلاطين‌ در زمان‌ خلفا حكمران‌ اين‌ صفحات‌ و كردستان‌ بودند. كه‌ بعضي‌ از آنها به‌ آذربايجان‌ و آران‌ و ارمنستان‌ نيز تسلط داشته‌اند و از جمله‌ آنها ابونصر مملان‌ و پسرش‌ ابومنصور و هسوان‌ را چراغ‌ گرگريان‌ خوانده‌اند. "
شاهد نشانه‌هائي‌ از تمدن‌ مادها و ساسانيان‌ در گرگر وجود كول‌ تپه‌ (تپه‌ خاكستر‌) كه‌   بعلت داشتن لایه هایی از خاکستر ، بقاياي‌ يك‌آتشكده‌ قديمي‌ زرتشتي‌ را نشان‌ مي‌دهد، دليل‌ وجود تمدن‌ در اين‌ منطقه‌ مي‌باشد. ( لازم به توضیح است که شاید از این تپه در بعضی ادوار کهن بعنوان برجهای نگهبانی نیز استفاده می شده است .)
آنچه‌ مسلم‌ است‌ و از تواريخ‌ معتبر بر مي‌آيد اين‌ منطقه‌ همواره‌ بين‌ حكومتهاي‌ مختلف‌ موجود دراين‌ منطقه‌ حول‌ و حوش‌ آن‌ در هزاره ‌هاي‌ اول‌ و دوم‌ پيش‌ از ميلاد و همچنين‌ بين‌ حكومت‌هاي‌ ايران‌ و ارمنستان‌ و روم‌ و گرجستان‌ و حكومت‌هاي‌ محلي‌ و فئودالي‌ كوچك‌ دست‌ به‌ دست‌ مي‌گشته‌است‌ هر از چندگاهي‌ حكومتي‌ زورمند در خود منطقه‌ بوجود آمده‌است‌ ليكن‌ قدر مسلم‌ اين‌ است‌ كه‌ اين‌ منطقه‌ هم‌در اين‌ مرحله‌ از تاريخ‌ سرنوشتي‌ همانند ساير مناطق‌ آذربايجان‌ داشته‌ است‌. در اين‌ سالها‌ هر نقطه‌ از آذربايجان‌ و آران‌ و ارمنستان‌ و گرجستان‌ و روم‌ و مناطق‌ همجوار مورد كشمكش‌ حكام‌ و سلاطين‌اعراب‌ ايران‌ و روم‌ و گرجستان‌ يا مورد چپاول‌ و غارت‌ آنان‌ بوده‌است‌. در بين‌ سالهاي‌ 410 و 420 هجري‌ قمري‌ كه‌ مصادف‌ با سلطنت‌ محمود غزنوي‌ بود او گروهي‌ از تركان‌ غز را براي‌ محافظت‌ مرزهاي‌شرقي‌ خود به‌ ايران‌ كوچانيده‌ بود. اين‌ جماعت‌ آزاد شده و ماجراجو كه‌ تحمل‌ انضباط و سختگيريهاي‌محمود غزنوي‌ را نداشتند بناي‌ ناسازگاري‌ گذاشته‌ درگيريهايي‌ با او پيدا كردند. متعاقب‌ آن‌ به‌ كرمان‌ وآذربايجان‌ و اصفهان‌ كوچ‌ كردند
در باره این موضوع به لینکهای زیر مراجعه فرمایید



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر