این وبلاگ هر روز با مطالب خواندنی آپدیت می شود -

بیایید سوم شهریور را بخاطر ایستادگی و شهادت سه سرباز سرافراز ایرانی ، در مقابل قوای تا بن دندان مسلح روس در سوم شهریور 1320 "روز جلفا " نام گذاری نماییم

۱۳۹۰ آبان ۱۶, دوشنبه

ساری کؤینک از یحیی شیدا

آي خسته قوش آواره گزيرسن بو دياري!
زنداندي قفسدي چمني باغي باهاري

گوزله اؤزیوي اووچي دير هرياني بو يوردون
قوزغون کيمي دورد گوزلو گزير کؤرپه شیکاري

فرصت داليسيجا گزيري ال يئري تاپسا
ويران قوياجاق يوردونو آي کؤينگي ساري!

تيک اؤز يوواني قويما سنه ال تاپا اووچي
سن بو يووانين صاحیبي سن،قان! يئنه باري

جهد ائيله کي جان قورتاراسان اووچي اليندن
دوشسن تورا فرياد ائله مه چک بو فشاري

گولشنده کي يوخ ذوق و صفا آي ساري کؤينک
قاچ ! قاچ ! بو يئرين زهريليدير داري نداري

ديلله نسن اگر اووچي ائدر قانينا غلتان
اوچسان آ يازيق! تير جفا قلبيني ياري

مين فيرتانا قالخيب دؤيه جک باشينا طوفان
هر کيمده اولا داغ کيمي دونيادا وقاري

گلسه باشيوا درد و بلا داغ کيمي دور باخ
آيديندي بو سؤز توستو گئده ر گؤيچه یه ساري

ايستر سني صياد اؤزونه رام ائـده آممـا
اويغو دا گؤره ر آج تويوق البته کي داري

بو ياخشي مثل دير کي بيزیم ائلده دئميشلر
بير باخ آشاغي باخما اوزوندن ده يوخاري

غم غصّه کيچيک قلبيني گر دؤيسه سيخيلما
بو گوند ه کئچر آخيري غملر ده قوتاري

اوندا کي چيخار گون ياييلار عالمه بيردن
اوندا کي قارا دان يئري صبح اولجاق آغاري

داغي داشي آسوده خياليله گزه رسن
گولشنده نه شاختا گوره سن داغدا نه قاري

ظولمون ائوي ويران اولو ظاليم دوشر الدن
قان دورماز اگر کسسه بيچاق قيرسا داماري

بختين قاپيسي ايندي قيفيللانسا داريخما!
هر بير قيفيلين واردي طبيعت ده آچاري

اؤز جانيويلن اویناما بو عرصه ده « شيدا »!
ليلاج دغلبازيله قيزديرما قوماري

۱۳۹۰ تیر ۱۶, پنجشنبه

خورشید آرزوی من

شاعر توانای شهر مان  جناب اقای رضا قاسم زاده  بمناسبت نیمه شعبان اشعاری سروده و جهت انتشار در پیام هادیشهر ارسال نموده اند .
  از اینجا  پی دی اف اشعار جدید شاعر عزیزمان را دانلود کنید   دانلود
بنام خدا
تقدیم به آستانکبریایی امام زمان (عج )
گل زهرا
مفـتون شدم و شیـدا  بر شاهد  زیبایی
در چشم و دلم بر پا  طوفانی ودریایی
عالـم شده حیرانی  بر آن گـل زهرایی
" ای پادشـه  خوبـان ،  داد از غم   تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی "
آن زلــف چلـیــپـایی در تــاب  نمی ماند
وین بخت خمار آلود در خواب نمی ماند
درمیــکده بـیــن هردم می ناب نمی ماند
دایم  گل این  بستان  شاداب  نمی ماند
در یــاب ضعیفـان را در وقت توانایی
دی عکـس خیالـش را دریادهمی کردم
با  خاطـر  او  دل  را  آباد همی کرد م
دیـدم چـو گــل رویش فریاد همی کردم
" دیشب گله ی زلفش با باد  همی کردم
گفتا غلطی بگذر  زین فکرت سودایی"
ای مـــاه جهــان افـروزعشـق تـوکمانم کرد
آن غمزه مستانه ی چون رخنه به جانم کرد
دیــوانـه تـرازمجنــون درعشـق تو آنم کرد
" مشتاقی و مهجوری دوراز تو چنانم  کرد
کــز دســـت بخـواهـد شـد پایاب شکیبایی"
عمــری زفـــراق تــو بـا زمزمه می نالم
نا دیده  گل  رویت بر عشق  تو می با لم
می سـوزم و می سازم بـایادتوخوشحالم
" یارب به که شایدگفت این نکته که درعالم
رخسـاره به کس ننمود آن شاهد هرجایی
دلــداه منم ای جان ،  تو دلبـر و دلداری
بر این دل  بیمارم ،  جز  تو  نبود یاری
عمـری به سـراپرده ، درحسرت دیداری
" ای درد توام درمان، در بستر بیماری
" وی یاد  توام مونس ، در  گوشه  تنهایی
ما در غـم هجـر تــو، با دیده ی خونباریم
در عشق و وفاداری، ما شهره ی بازاریم
تـو یوسفـی و مــا هم ، مشتاق  خریداریم
در دایـره ی قسمـت، ما نقطـه ی پرگاریم
لطف آنچه تو اندیشی، حکم آنچه تو فرمایی "
رسوایی وبدنامی، د رکوی تو ننگی نیست "
از دامن  تو خالی ، بـرآمـده  چنگی  نیست
والاتر ازعشق تو ، پیمانه و سنگی  نیست
" ساقی چمن گل را،بی روی تورنگی نیست
شمشــاد  خـرامـان  کـن،  تا  باغ  بیارایی "
ای شاهد زیبا رو،  شب تا سحرم می ده
درمحو جمال تو، از خود  بدرم  می  ده
در حلقه ی مستانت ، من نوسفرم می ده
زین دایره ی مینا ،خونین جگرم می ده
تا حل کنم این مشکل ، در ساغر مینایی "
درعشق گل زهـرا،  با هلهله  می خوانند "
چون بلبل  دلداده ، بر عشق تو  می بالند
تا هست جهان برپا ،  درخیل تو می مانند
"صد باد صبا اینجا ، با سلسله می رقصند
این  است حریف  ا ی دل، تا باد نپیمایی "
مژده که رضاامشب ،جان داروی اصل آمد
درپهنــه ی دنیـــا بیــن،  فرمانبـر عدل آمد
بر  اهـل  وفاداران ،   جانانه  و اهل  آمد "
شادیت مبــارک باد ،  ای عاشــق شیدایی "
رضا قاسم زاده  (هادیشهر )

۱۳۹۰ تیر ۱۵, چهارشنبه

خورشید آرزوی من

بگذار سر به سینه ی من تا که بشنوی
آهنگ اشتیاق دلی دردمند را
شاید که بیش ار این مپسندی به کار عشق
آزار این رمیده ی سر در کمند را
بگذار سر به سینه ی من تا بگویمت
اندوه چیست؟ عشق کدام است؟ غم کجاست؟
بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
دیریست در هوای تو از آشیان جداست
دلتنگم آنچنان که اگر بینمت به کام
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت
شاید که جاودانه بمانی کنار من
ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت
تو آسمان آبی آرام و روشنی
من چون کبوتری که پرم در هوای تو
یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا ببوسمت ای چشمه ی شراب
بیمار خنده های تو ام ، بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی ، گرمتر بتاب

۱۳۸۹ اسفند ۲۷, جمعه

تبریک ایام شاد نوروز

آغاز سال 1390 خورشیدی را پیشاپیش به شما هموطنان عزیز و شما بیننده عزیز تبریک عرض نموده و هدیه اینترنتی زیبایی را با موزیک شاد تقدیم مینمایم . همیشه شاد و سلامت باشید

۱۳۸۹ اسفند ۷, شنبه

استخدام دکترا !!!.......

یه آقایی که دکترای ریاضی محض داشته، هر چقدر دنبال کار می گرده بهش کار نمیدن!! خلاصه بعد از کلی تلاش، متوجه میشه شهرداری تعدادی رفتگر بی سواد استخدام می کنه!!
میره شهرداری خودش رو معرفی می کنه و مشغول به کار میشه...!
بعد از دو سه ماه میگن همه باید در کلاسهای نهضت شرکت کنید! این بنده خدا هم شرکت می کنه!!
یه روز معلم محترم در کلاس چهارم، ایشون رو می بره پای تخته تا مساحت یک شکلی رو حساب کنه!
تو این فکر بوده که انتگرال بگیره یا نه ... که می بینه همه دارن داد می زنن:
انتگرال بگیر !!.انتگرال بگیر!!...!!!

۱۳۸۹ بهمن ۳۰, شنبه

زندگی شما می‌تواند به زیبایی رویاهایتان باشد

سلامتی:1- آب فراوان بنوشید.
2- مثل یک پادشاه صبحانه بخورید، مثل یک شاهزاده ناهار و مثل یک گدا شام بخورید..
3- بیشتر از سبزیجات استفاده کنید تا غذاهای فراوری شده.
 4 - بااین 3 تا E زندگی کنید: Energy              (انرژی)
Enthusiasm        (شورواشتیاق)
Empathy            (دلسوزی و همدلی).

5- از ورزش کمک بگیرید.
6- بیشتر بازی کنید.
7- بیشتر از سال گذشته کتاب بخوانید.
8- روزانه 10 دقیقه سکوت کنید و به تفکر بپردازید.
9- 7 ساعت بخوابید.
10- هر روز 10 تا 30 دقیقه پیاده‌روی کنید و در حین پیاده‌روی، لبخند بزنید.

شخصیت:11- زندگی خود را با هیچ کسی مقایسه نکنید: شما نمی‌دانید که بین آنها چه می‌گذرد.
12- افکار منفی نداشته باشید، در عوض انرژی خود را صرف امور مثبت کنید.
13- بیش از حد توان خود کاری انجام ندهید.
14- خیلی خود را جدی نگیرید.
15- انرژی خود را صرف فضولی در امور دیگران نکنید.
16- وقتی بیدار هستید بیشتر خیال‌پردازی کنید.
17- حسادت یعنی اتلاف وقت، شما هر چه را که باید داشته باشید، دارید.
18- گذشته را فراموش کنید.. اشتباهات گذشته شریک زندگی خود را به یادش نیاورید. این کار آرامش زمان حال شما را از بین می‌برد.
19- زندگی کوتاه‌تر از این است که از دیگران متنفر باشید. نسبت به دیگران تنفر نداشته باشید.
20- با گذشته خود رفیق باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید...
21- هیچ کس مسئول خوشحال کردن شما نیست، مگر خود شما.
22- بدانید که زندگی مدرسه‌ای می‌ماند که باید در آن چیزهایی بیاموزید. مشکلات قسمتی از برنامه درسی هستند و به مانند کلاس جبر می‌باشند.
23- بیشتر بخندید و لبخند بزنید.
24- مجبور نیستید که در هر بحثی برنده شوید. زمانی هم مخالفت وجود دارد.
جامعه:25- گهگاهی به خانواده و اقوام خود زنگ بزنید.
26- هر روز یک چیز خوب به دیگران ببخشید.
27- خطای هر کسی را به خاطر هر چیزی ببخشید.
28- زمانی را با افراد بالای 70 سال و زیر 6 سال بگذرانید.
29- سعی کنید حداقل هر روز به 3 نفر لبخند بزنید.
30- اینکه دیگران راجع به شما چه فکری می‌کنند، به شما مربوط نیست.
31- زمان بیماری شغل شما به کمک شما نمی‌آید، بلکه دوستان شما به شما مدد می‌رسانند، پس با آنها در ارتباط باشید.

زندگی:32- کارهای مثبت انجام دهید.
33- از هر چیز غیر مفید، زشت یا ناخوشی دوری بجویید.
34- عشق درمان‌گر هر چیزی است.
35- هر موقعیتی چه خوب یا بد، گذرا است.
36- مهم نیست که چه احساسی دارید، باید به پا خیزید، لباس خود را به تن کرده و در جامعه حضور پیدا کنید.
37- مطمئن باشید که بهترین هم می‌آید.
38- همین که صبح از خواب بیدار می‌شوید، باید از هستی تان شاكر باشید.
39- بخش عمده درون شما شاد است، بنابراین خوشحال باشید

۱۳۸۹ بهمن ۲۹, جمعه

هر مانعی فرصتی است

در روزگار قديم، پادشاهى سنگ بزرگى را ، دروسط  يک جاده اصلى قرار داد.. سپس در گوشه‌اى قايم شد تا ببيند چه کسى آن را از جلوى مسير بر می‌دارد. برخى از بازرگانان ثروتمند با کالسکه‌ هاى خود به کنار سنگ رسيدند، آن را دور زدند و به راه خود ادامه دادند. بسيارى از آن‌ها نيز به شاه بد و بيراه گفتند که چرا دستور نداده جاده را باز کنند. امّا هيچيک از آنان کارى به سنگ نداشتند...
سپس يک مرد روستايى با بار سبزيجات به نزديک سنگ رسيد. بارش را زمين گذاشت و شانه‌اش را زير سنگ قرار داد و سعى کرد که سنگ را به کنار جاده هل دهد. او بعد از زور زدن‌ها و عرق ريختن‌هاى زياد بالاخره موفق شد. هنگامى که سراغ بار سبزيجاتش رفت تا آن‌ها را بر دوش بگيرد و به راهش ادامه دهد متوجه شد کيسه‌اى زير آن سنگ در زمين فرو رفته است. کيسه را باز کرد پر از سکه‌هاى طلا بود و يادداشتى از جانب شاه :

 اين سکه‌ها مال کسى است که سنگ را از جاده کنار بزند. آن مرد روستايى چيزى را می‌دانست که بسيارى از ما نمی‌دانيم!هر مانعى، فرصتى است

۱۳۸۹ بهمن ۲۸, پنجشنبه

زن نظافتچى

من دانشجوى سال دوم بودم. يک روز سر جلسه امتحان وقتى چشمم به سوال آخر افتاد، خنده‌ام گرفت. فکر کردم استاد حتماً قصد شوخى کردن داشته است. سوال اين بود: «نام کوچک زنى که محوطه دانشکده را نظافت می‌کند چيست؟»
من آن زن نظافتچى را بارها ديده بودم. زنى بلند قد، با موهاى جو گندمى و حدوداً شصت ساله بود... امّا نام کوچکش را از کجا بايد می‌دانستم؟
من برگه امتحانى را تحويل دادم و سوال آخر را بی‌جواب گذاشتم. درست قبل از آن که از کلاس خارج شوم دانشجويى از استاد سوال کرد :

 آيا سوال آخر هم در بارم‌بندى نمرات محسوب می‌شود؟
استاد گفت:

حتماً و ادامه داد: شما در حرفه خود با آدم‌هاى بسيارى ملاقات خواهيد کرد. همه آن‌ها مهم هستند و شايسته توجه و ملاحظه شما می‌باشند، حتى اگر تنها کارى که می‌کنيد لبخند زدن و سلام کردن به آن‌ها باشد.من اين درس را هيچگاه فراموش نکرده‌ام.  

۱۳۸۹ بهمن ۲۴, یکشنبه

آرتوراش ، قهرمان افسانه ای تنیس

آرتور اش ، قهرمان افسانه ای تنیس
هنگامی که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت، با تزریق خون آلوده، به بیماری ایدز مبتلا شد.
طرفداران آرتور از سر تا سر جهان نامه هایی محبت آمیز برایش فرستادند.

یکی از دوستداران وی در نامه خویش نوشته بود: "چرا خدا تو را برای ابتلا به چنین بیماری خطرناکی انتخاب کرده؟"آرتور اش، در پاسخ این نامه چنین نوشت:
در سر تا سر دنیا ،بیش از پنجاه میلیون کودک به انجام بازی تنیس علاقه مند شده و شروع به آموزش می کنند.
حدود پنج میلیون از آن ها بازی را به خوبی فرا می گیرند.
از آن میان قریب پانصد هزار نفر تنیس حرفه ای را می آموزند و شاید پنجاه هزار نفر در مسابقات شرکت می کنند، پنج هزار نفر به مسابقات تخصصی تر راه می یابند.پنجاه نفر اجازه شرکت در مسابقات بین المللی ویمبلدون را می یابند.
چهار نفر به مسابقات نیمه نهایی راه می یابند.
و دو نفر به مسابقات نهایی.
وقتی که من جام جهانی تنیس را در دست هایم می فشردم هرگز نپرسیدم که "خدایا چرا من؟"و امروز وقتی که درد می کشم، باز هم اجازه ندارم که از خدا بپرسم :"چرا من؟

جلفا: راهپیمایی مردم هادیشهر

مردم جلفا بار دیگر با آرمانهای انقلاب تجدید میثاق کردند
در گرامیداشت سی ودومین بهار آزادی و یوم ا... 22 بهمن مردم ولایتمدار شهرستان مرزی جلفا با شکوهتر از سال های گذشته به خیابانها آمده و میثاق خود با ولایت و آرمانهای والای انقلاب را تجدید کردند.
در این مراسم که در چهار نقطه شهری و روستایی برگزار شد، مردم شاداب تر از گذشته و با شور و شوق انقلابی حضور یافتند.
در یکی از این راهپیمایی ها که در هادیشهر برگزار شد میادین و خیابانهای شمال و جنوب شهر مملو از جمعیت پیر و جوان و زن و مرد بود.
اجرای ویژه برنامه توسط موتورسواران، ورزشکاران، بسیجیان، و برپایی ایستگاه نقاشی کودکان با موضوع انقلاب از جلوه های این حضور تاریخی مردم در هادیشهر بود.
در این مراسم مردم با سردادن شعار های انقلابی و ضد استکباری، حمایت خود را از قیام مردم مصر اعلام کردند.
این راهپیمایی با اجرای سرود ای وطن توسط دانش آموزان و قرائـت قطعنامه در حمایت از آرمانهای انقلاب و ضرورت محاکمه سران فتنه سال گذشته و سوزاندن پرچم اسرائیل و امریکا ادامه یافت.
فرماندار جلفا در این اجتماع پرشور با تقدیر از حضور بی سابقه مردم شهرستان در راهپیمایی امسال، این حضور را نشانه حمایت و همراهی مردم با نظام دانست.
حسنعلی رنجبر تصریح کرد: حضور گسترده مردم در صحنه ها ، راه پیشرفت نظام را هموارتر نموده و همت خدمتگزاران را در خدمت رسانی به ملت دو چندان می سازد.
وی افزود: اگر امروز شاهد سرافرازی انقالب اسلامی در عرصه بین المللی هستیم، به برکت خون شهداء و ایستادگی ملت و رهبری حکیمانه مقام معظم رهبری است.
وی به پیشرفتهای کشور در زمینه علم و تکنولوژی و نیز فناوریهای فضایی اشاره و این افتخارات را مایه مباهات برای نظام مقدس جمهوری اسلامی بیان کرد.
رنجبر به جریانات سیاسی حاکم در منطق خاورمیانه اشاره و تشریح کرد: ملت عرب و مسلمان منطقه بیدار شده و با تاسی از انقلاب اسلامی ایران راه آزادیخواهی خود را در پیش گرفته اند.
در گرامیداشت یوم ا... 22 بهمن، مردم شهرستان دیشب به پشت بامها و مساجد رفته و فریاد الله اکبر سر دادند.

تبریک تولد پیامبر اکر (ص) و امام صادق - ع

 

۱۳۸۹ بهمن ۲۳, شنبه

از ماست که بر ماست

شعری از ناصر خسرو
روزی ز سر سنگ عقابی بهوا خاست   
     واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست
بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت:    
     امروز همه روی زمین زیر پر ماست
بر اوج فلک چون بپرم، از نظر تیز      
     می‌بینم اگر ذره‌ای اندر ته دریاست
گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد        
     جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست
بسیار منی کرد و ز تقدیر نترسید     
     بنگر که ازین چرخ جفاپیشه چه برخاست
ناگه، ز کمینگاه یکی سخت کمانی      
     تیری ز قضاو قدر انداخت بر او راست
بر بال عقاب آمد، آن تیر جگر دوز    
     وز ابر مر او را بسوی خاک فرو کاست
بر خاک بیفتاد و بغلتید چو ماهی     
     وانگاه، پر خویش گشاد از چپ و از راست
گفتا عجبست اینکه ز چوبست و ز آهن 
     این تیزی و تندی و پریدنش کجا خاست؟
چون نیک نگه‌کرد، پر خویش بر او دید 
     گفتا ز که نالیم؟ که از ماست که بر ماست

۱۳۸۹ بهمن ۲۰, چهارشنبه

بیست دوم بهمن ماه بر امت مسلمان مبارک باشد

درس مدیریتی

تام واتسون، بنیان گذار شرکت عظیم ( آی . بی . ام) میباشد.
نقل میکنند که :
یکی از کارکنان این مدیر کاردان و متبحر، اشتباه بزرگی مرتکب شد و مبلغ ده
 میلیون دلار به شرکت ضرر زد. این کارمند به دفتر واتسون احضار شد و پس از
 ورود گفت:
( تصور می کنم باید از شرکت استعفا دهم.)
تام واتسون گفت:

 شوخی میکنید ما همین الان مبلغ ده میلیون دلار بابت آموزش

 شما پول دادیم !!!